در این روش از نگاه سرمایه گذار، کسب و کارهای نوپا مورد بررسی قرار میگیرند، همانطور که میدانیم، هدف از توسعه استارت آپها، فراتر از سود آوری، ایجاد رسوب مالی، توسعه و تکمیل اکوسیستم مالی و در نهایت سود حاصل از فروش یا عرضه اولیه استارتآپ در بورس اوراق بهادار است. در بررسی استارتآپها، میتوان از نه معیار کلیدی بهره جست:
- بازار M: بزرگی بازار و رشد آینده آن، در حوزه فعالیت شرکت یا استارت آپ مورد نظر
- اکوسیستم E: در برخی مواقع مهم تر از سودآوری، هدف اصلی تکمیل زنجیره ارزش هلدینگ است.
- گردش مالیT: میزان گردش مالی کسب و کار که خود منجر به رسوب مالی بیشتر برای بانک یا هلدینگ میگردد.
- سرمایهگذاری اولیه I: با چه میزان سرمایه گذاری اولیه، کسب و کار شکل گرفته و به درآمد پایدار میرسد.
- مزیت محوری C: مزیت محوری، عامل کلیدی تمایز از نگاه مشتری و عامل موفقیت کسب و کار در بازار است.
- فرصت محوری O: در برخی موارد، به واسطه ارتباطات یا نوسانات بازار یک فرصت استثنایی و گذار در پیش روی بنگاه قرار میگیرد، که لازم است به سرعت با تجهیز منابع نسبت به شکار فرصت بهره جست.
- ریسک R: ریسکهای نوسان در بازارها، تغییر تکنولوژی، ورود رقبای جدید، تقلید رقبای فعلی، خروج نیروهای کلیدی و…
- سودآوریP: سودآوری کسب و کار، که رمز بقاء آنها در میان مدت بوده و برای سهامداران مهم است
- سهولت گرفتن سهمS : اینکه در بازار چقدر امکان سولت گرفتن سهم وجود دارد، در بازار تک مزیتی ( مثلافقط قیمت برای مشتریان مهم باشد) رقابت شدید میشود، اما در بازارهایی که چندین مزیت برای هر بخش از مشتریان قابل تعریف است، امکان جذب کم دردسر بخشی از بازار وجود دارد. پورتر این بخش را به عنوان موانع ورود تحلیل میکند.
بدون دیدگاه